شهرآرانیوز؛ مرد جوان حوالی ظهر، برای تحویل قطعه تعمیر شده مشتری اش به خیابان هنرور رفت و خودرویش را در حاشیه خیابان پارک کرد و وارد کارگاه صنعتی شد. او پانزده دقیقه بعد به محل پارک وانتش برگشت؛ اما با خودرویی روبه رو شد که درهایش باز بود و محتویات داشبورد، روی زمین ریخته شد. تعمیرکار بلافاصله سراغ جعبه ابزارهایش در کابین عقب را رفت که متوجه شد حتی پیچ گوشتی دسته قرمزی که همیشه روی صندلی عقب بود نیز سرقت شده است.
مرد جوان، گزارش سرقت را به پلیس اعلام کرد و با دستور سرهنگ محمد چراغ، فرمانده انتظامی مشهد، مأموران کلانتری خواجه ربیع پس از تهیه گزارش و تحقیقات اولیه توسط کلانتری شفا، مأمور رسیدگی به آن شدند.
پس از انجام تحقیقات اولیه توسط مأموران کلانتری شفا، تعمیرکار که برای انجام کارش نیاز به ابزارآلاتش داشت، متوجه شد بهای لوازم و ابزارش چندبرابر شده است. او به ناچار برای خرید لوازم دست دوم وارد یکی از سایتهای واسطه گر شد. حدود یک ساعت در این سایت واسطه گر گشت و حتی با چند نفر نیز تماس گرفت؛ اما ابزاری که تصاویرشان را دید، از کیفیت پایینی برخوردار بودند. او که ناامید شده بود، پیش از خروج از سایت، بار دیگر آگهیهای این نرم افزار را به روز کرد که یک آگهی جدید او را در جایش میخکوب کرد.
صفحهای که مرد جوان باز کرده بود، حاوی شش تصویر بود. او خیلی زود تصویر لوازم خودش را شناخت؛ حتی تصویر پیچ گوشتی دسته قرمز هم در آگهی وجود داشت. اما قیمتی که فروشنده گذاشته بود، او را مطمئن کرد که در حال مشاهده لوازم سرقتی خودش است؛ چون فروشنده آن همه وسیله را فقط ۶ میلیون تومان قیمت گذاشته بود، درحالی که قیمت اصلی اش در بازار حدود ۲۰۰ میلیون تومان بود.
مرد جوان با دیدن ابزارش، شوکه شده بود؛ با این حال به فروشنده پیام داد. پس از رد و بدل شدن چند پیام، شماره فروشنده را گرفت و به این فرد زنگ زد. صدای فروشنده به افراد پنجاه ساله میخورد و در جواب به خریدار گفت: «با این ابزار سالها کار کردهام، اما برای تأمین سرمایه شغل جدیدم مجبورم این ابزار را زیر قیمت بفروشم»؛ در ادامه او و خریدار برای روز بعد در حاشیه میدان امام حسین (ع) قرار ملاقات گذاشتند. مرد جوان بلافاصله به کلانتری خواجه ربیع رفت و پلیس را در جریان ماجرا گذاشت. به دنبال اظهارات مال باخته، سرهنگ روح ا... شجاعی، فرمانده این کلانتری، تیمی از افسران این کلانتری را مأمور کرد تا به صورت نامحسوس این فرد را همراهی کنند؛ مأموریتی که مأموران پس از انجام هماهنگیهای لازم قضایی، خود را برای آن آماده کردند.
صبح روز بعد مال باخته در محل قرار ایستاد و مأموران ضمن مراقبت و پشتیبانی از فرد مال باخته، منتظر حضور متهم شدند. فردی که قرار بود ساعت ۱۰ بیاید، تا ساعت ۱۲ ظهر هم آفتابی نشد. شاکی با او تماس گرفت و علت نیامدنش را جویا شد که فروشنده پس از عذرخواهی مدعی شد که ابزار را فروخته است.
مال باخته و مأموران در حالی به کلانتری برگشتند که متوجه شدند سارق، آگهی را حذف کرده؛ اما دوباره با یک تصویر دیگر، همان ابزار را برای فروش آگهی کرده است. مال باخته از یک شماره جدید به فروشنده پیام داد. پس از چند پیام، فروشنده از این فرد خواست با او تماس بگیرد؛ تماسی که به توصیه فرمانده کلانتری، یکی از مأموران به جای شاکی صحبت کرد. مأمور به سارق گفت که این ابزار را برای کارش لازم دارد که فروشنده با همان دلیل سابق که میخواهد این ابزار را برای سرمایه گذاری بفروشد، این بار درخواست ۱۰ میلیون تومان کرد و در ادامه در منطقه قلندرآباد قرار ملاقات گذاشتند. اما این بار هم فروشنده نیامد و در تماس بعدی مدعی شد که از فروش لوازم منصرف شده است.
با توجه به اینکه متهم دو بار در محل قرار حاضر نشده بود، یکی دیگر از مأموران با فروشنده ارتباط گرفت و اعلام کرد که تمامی ابزار به کارش نمیآید و فقط مقداری از ابزارش را میخواهد. او حتی از فروشنده خواست برای بازدید از تعمیرگاهش بیاید. سارق که انگار به این مشتری اعتماد کرده بود، ضمن رد دعوت، محل قرار را دوشنبه بازار شهرک مهرگان گذاشت.
روزبازار مهرگان مملو از جمعیت بود و کار برای مأموران که چهره متهم را تا به حال ندیده بودند، سخت بود. این بار نیز فروشنده نیامد و فردی که با او قرار داشت، شماره اش را گرفت. هم زمان گروهی دیگر از افسران لباس شخصی اطراف را زیر نظر گرفتند تا شاید متهم را در حال صحبت با تلفنش پیدا کنند.
مأموران به راننده یک پژوآردی که استرس زیادی داشت و به تلفن همراهش باوجود اینکه زنگ میخورد جواب نمیداد، مشکوک شدند. گروه تجسس کلانتری برای اینکه اشتباه نکرده باشند، در نزدیکی این فرد قرار گرفتند و دوباره با فروشنده تماس گرفتند. با بلند شدن صدای زنگ تلفن همراه راننده پژو، مأموران او را محاصره و دستگیر کردند.
متهم که فکرش را نمیکرد با همه احتیاطی که کرده، به همین سادگی دستگیر شود، شاهد بود که مأموران سه جعبه ابزار سرقتی را در خودرویش کشف کردند. علاوه بر این ابزار، یک دستگاه لپ تاپ گران قیمت هم در این خودرو بود که در کنارش یک کارت ملی قرار داشت؛ لوازمی که انگار متهم آنها را برای فروش به این بازار آورده بود. مأموران، متهم را به همراه اموال مسروقه به کلانتری خواجه ربیع منتقل کرده و با هماهنگی مقام قضایی، برای بازرسی از مخفیگاهش اقدام کردند؛ مخفیگاهی که در آنجا دیگر اموال و ابزارآلات سرقتی از شش خودرو کشف شد. با پیدا شدن این اموال، متهم که «جواد. ت» نام دارد و پنجاه ساله است، در بازجویی اعتراف کرد که علاوه بر این سرقت، در هسته مرکزی شهر از شش خودروی غیربومی نیز سرقت کرده است. متهم در ادامه مدعی شد که در دو قرار قبلی نیز به محل آمده، ولی به علت ترس از دستگیر شدن، خودش را نشان نداده است. با این اعتراف ها، متهم به دادسرا معرفی شد و تحقیقات از او برای کشف جرائم احتمالی دیگرش ادامه دارد.